این مقاله را برای وبسایت سالپا نوشتهام. بخش اول آن بیشتر ترجمه و بخش دوم تجربیات مصاحبههای خودم است. برای خواندن مقالات دیگر مربوط به مصاحبه و بخش منابع انسانی شرکتها، وبلاگ سالپا را بخوانید. اگر دوست داشتید به بخش شرکتهای ایران سر بزنید و دربارهی مصاحبههای شغلیتان بنویسید تا چراغ راهی باشد برای دیگران و حرکتی برای بهبود حوزه منابع انسانی سازمانها در ایران.
همه ما در طول زندگی بارها خودمان را برای مصاحبههای شغلی آماده میکنیم. هر مصاحبهای منحصربهفرد است، چون شغلها و مصاحبهکنندهها با هم متفاوت هستند. با وجود این، مواردی هستند که در بیشتر مصاحبههای شغلی تکرار میشوند.
در ادامه با هشت چیزی که باید همیشه در مصاحبهها بگویید (و البته به آنها اعتقاد داشته باشید) آشنا خواهیم شد:
با حرفزدن راجع به اطلاعاتتان درباره شرکت، به مصاحبهکننده نشان بدهید حسابی تحقیق کردهاید. قبل از مصاحبه وبسایت، شبکههای اجتماعی، مقالات اخیر شرکت و هرچه را که میتوانید درباره آن پیدا کنید، بخوانید. از کارهایی که شرکت میکند باخبر شوید و درباره اندازهاش اطلاعاتی به دست بیاورید. این اطلاعات را در پاسخهایتان بگنجانید تا مصاحبهکننده متوجه علاقمندی شما به شرکت شود.
مصاحبهکنندهها همیشه از تجربیاتتان سؤال میکنند. از این سؤال به عنوان فرصتی استفاده کنید تا ثابت کنید توانایی انجام کار را دارید. دربارهی کارهای مرتبطی که انجام دادهاید و نتایجی که گرفتهاید حرف بزنید. برای مصاحبهکننده توضیح بدهید که موفقیتتان در پروژههای قبلی به شما این امکان را میدهد که پروژهی دیگری را برای این شرکت با موفقیت به سرانجام برسانید. ارزشتان را ثابت کنید.
یکی از ویژگیهایی که برای کارفرمایان مهم است، توانایی کار تیمی است. مصاحبهکنندهها معمولاً میخواهند بدانند شما در گذشته چطور در کارهای تیمی همکاری میکردید و تیمتان چه نتیجهای گرفته است. نقشتان را در تیمهای قبلی توضیح بدهید و بگویید چه کمکی به موفقیت آنها کردهاید.
شرکتها میخواهند تیمهایی بسازند که خودشان را مدیریت کنند و نتایج قابلتوجهی به وجود بیاورند.
کارفرمایان میخواهند بدانند شما آماده وفقپذیری و یادگیری روشهای جدید هستید. درباره تمایلتان به یادگیری بیشتر راجع به صنعتی که در آن هستید صحبت کنید. به مصاحبهکننده بگویید همیشه درباره اتفاقات و روندهای روز صنعتتان مقاله میخوانید و با مشاوران صحبت میکنید (در واقع باید این کارها را انجام دهید). نام نشرها و وبلاگهایی را که دنبال میکنید بگویید تا نشان دهید تأثیرگذاران حوزه کاریتان را میشناسید.
زمانی که از کلمه «باانگیزه» برای معرفی خودتان استفاده میکنید، مواردی را به مصاحبهکننده انتقال میدهید. اول اینکه خواهان این هستید که به شرکت کمک کنید موفق شود. دوم اینکه کارمند مفیدی هستید. هر دوی این موارد به کارفرما نشان میدهد که میتواند رویتان حساب کند و شما کسی هستید که کارش را درست انجام میدهد. برایش توضیح بدهید که چطور انگیزهتان در گذشته کمکتان کرده و چطور برای موفق شدن در کار جدید به کمکتان خواهد آمد.
فردی که نسبت به یک جایگاه شغلی هیجان داشته باشد، به دست آوردن آن را قطعی نمیداند. متقاضی هیجانزده میگوید: «من واقعاً این شغل رو میخوام و اگه فرصتش رو بهم بدن از هیچ تلاشی دریغ نمیکنم.» مصاحبهکننده هیجان شما را برای این کار میبیند و آن را یک رویکرد مثبت تلقی میکند. مصاحبهکنندهها کارمندان مثبتاندیش میخواهند. هیجان برای کار نشاندهنده مثبتاندیشی است.
مهمترین هدف مصاحبه برای شما این است که نشان دهید چطور میخواهید به شرکت سود برسانید (نه اینکه آنها چطور به شما سود میرسانند). این نکته جزئی را در مصاحبههایتان فراموش نکنید. به مصاحبهکننده توضیح بدهید چطور قرار است نقش ضروری برای این شغل را ایفا کنید و چرا شما برای اجرایی کردن ایدهها بهترین گزینه هستید. مسلماً نمیتوانید همه جزئیات را عملی کنید، اما ایدههای کلی دارید که فکر میکنید قابلاجرا هستند و میدانید چرا نتیجهبخش خواهند بود.
مورد آخر برای بعضی از افراد صدق نمیکند. اما اگر مطمئیند که دوست دارید در شرکت بمانید و کارتان را در آن ادامه بدهید، این مسئله را در مصاحبه مطرح کنید. مصاحبهکننده میخواهد بداند که شما در این شرکت سرمایهگذاری بلندمدت کردهاید و قصد ندارید خیلی زود از آنجا بروید. اگر فکر میکنید دوست دارید برای مدتزمان طولانی برای این شرکت کار کنید، این مسئله را در مصاحبه بگویید.
چه مهندس باشید و چه منشی شرکت، این نکات معمولاً در مصاحبههای شغلیتان صدق میکند. اگر این موارد را به خاطر داشته باشید، مصاحبههای شغلی بهتری را پشت سر خواهید گذاشت.
گفتن بعضی از حرفها در مصاحبه شغلی کافی نیست؛ همه نکاتی که به آنها اشاره کردهایم، تنها بخشی از صحبتهایی است که در مصاحبه بین شما و مصاحبهکننده ردوبدل میشود. ممکن است در این بین حرفهایی به زبان بیاورید که به نفعتان نباشد و باعث شود شغل دلخواهتان را از دست بدهید. بنابراین بهتر است به نکاتی بپردازیم که نباید در مصاحبه بگوییم.
این روزها در پروفایل وبسایتهای کاریابی، شرکتها جایگاههای شغلی موردنظرشان را برای جستوجوی نیروی کار قرار میدهند. با وجود اینکه چنین چیزی باعث تسهیل در فرآیند کاریابی میشود، گاهی برای افرادی که به دنبال کار هستند دردسرهایی به وجود میآورد.
اول از همه زمانی که برای شغلهای مختلف در یک شرکت درخواست میدهید، ببینید با این کار چه پیامی به مسئولان شرکت منتقل میکنید. مثلاً اگر همزمان برای مسئول شبکههای اجتماعی و مدیر محتوا درخواست کار بدهید و تجربه هر دو کار را داشته باشید، شاید این مسئله برای مدیر استخدام قابلقبول باشد. اما اگر همزمان برای کار بازاریابی و حسابداری رزومه بفرستید چه؟ در برخی شرایط این کار نشانه غیرحرفهای بودن شماست و این پیام را منتقل میکند که شما برای خودتان مسیر شغلی و هدف خاصی در نظر ندارید.
در صورتی که روزمهتان را برای جایگاههای شغلی مرتبط و مختلفی میفرستید، زمانی که از طرف شرکت با شما تماس گرفته میشود، حتماً درباره شغل موردنظر سؤال کنید. بعد از آن مجدداً به آگهی استخدامتان مراجعه کنید و شرح شغلی آن را بخوانید.
مدام به مصاحبهکننده یادآوری نکنید که تا به حال این کار را انجام ندادهاید. اگر فکر میکنید برای انجام چنین کاری نیاز به سابقه کار دارید، حتماً به عنوان کارآموز درخواست کار بدهید تا اعتماد به نفس و مهارت کافی برای کار مطلوبتان را پیدا کنید. اما حالا که برای شغلی درخواست دادهاید که در آن بیتجربه هستید و مصاحبهکننده بعد از بررسی رزومهتان تصمیم گرفته شما را به مصاحبه دعوت کند، نیازی نیست هر بار با تکرار جمله «تا حالا این کار رو نکردم» یا «در این کار بیتجربهام» به او بفهمانید در تصمیمش اشتباه کرده است. در واقع روز مصاحبه زمانی است که مصاحبهکننده از مواردی که در رزومه شما دیده و دلایلتان برای تقاضای این شغل تصمیم به استخدام شما یا رد صلاحیتتان میکند. بنابراین سعی کنید به تمام نقاط قوتی اشاره کنید که شما را برای این کار مناسب نشان میدهد، هرچند پیشینه کاری متناسبی ندارید.
یکی از اشتباهاتی که هم کارمندها و هم سازمانها مرتکب میشوند این تفکر غلط است که بهتر از آنها وجود ندارد. همیشه برای هر کارمندی، سازمانهای بهتری وجود دارد و هر سازمانی میتواند کارمندانی بهتر از شما پیدا کند. به خاطر اهمیت منابع انسانی ماهر و حرفهای، چنین چیزی آسان نیست، اما غیرممکن هم نخواهد بود. بنابراین چه زمانی که برای کاری درخواست استخدام میدهید و چه زمانی که میخواهید از شرکتی استعفا بدهید این نکته را در نظر داشته باشید که تنها شما نیستید که از پس این کار برمیآیید.
هنگام مصاحبه مدام نگویید آدم خاص و توانمندی هستید، برعکس سعی کنید با نشان دادن تجربیات و سوابق شغلیتان این نکته را به مصاحبهکننده نشان دهید. در ضمن شما نمیدانید چه کسانی برای این کار درخواست دادهاند، پس هرگز نگویید مطمئنید برای این شغل بهترین گزینه خواهید بود.
با وجود اینکه همکاری در فضای سازمان یکی از مهمترین ویژگیهای هر کارمند محسوب میشود، نباید در مصاحبه ادعا کنید حاضرید هر کاری انجام بدهید و برایتان فرقی نمیکند قرار است چه کار کنید. در این صورت فردی غیرحرفهای به نظر میرسید که هدفی در جایگاه شغلیاش ندارد. هر کاری، شرح شغلی ویژهای دارد که در میان جامعه کسانی که به آن کار مشغولاند، قابلقبول و منطقی است. شما باید با شرح شغلی ویژه کارتان آشنا باشید، سعی کنید در آنها مهارت به دست بیاورید و به مسئولیتهای مخصوص خودتان پایبند باشید.
زمانی که شغلی را ترک میکنید، حتماً دلیلی برای آن وجود دارد. گاهی این دلایل مالی هستند و گاهی به دنبال پیشرفتتان میروید و سازمان و جایگاه شغلی بهتری میخواهید. اما گاهی جدایی کارمند از سازمان به خاطر مشکلات و ناراحتیهایی است که بین افراد پیش میآید. دلیل جدایی شما از شرکت قبلی هرچه که باشد، نباید از مدیر یا سازمانتان شکایت و بدگویی کنید. زیرا در بهترین حالت نشان میدهید آدمی هستید که نمیتوانید از پس چالشهای کار برآیید و بدون رفع کردنشان، صورت مسئله را پاک میکنید. در بدترین حالت هم به مصاحبهکننده نشان میدهید شما از آن دست افرادی هستید که احتمالاً بعد از جدایی از شرکت جدید هم سفیر دشمنی و بدگویی سازمان خواهد بود. مطمئناً هیچکس دلش نمیخواهد با چنین فردی کار کند، حتی اگر در شغلش حرفهای باشد.
بهترین راهحل این است که نقاط مثبت شرکت و مدیر قبلیتان را یادآور شوید و در جواب به این سؤال که چرا از سازمان قبلی جدا شدی، بگویید به دنبال پیشرفت و چالشهای تازه هستید و فکر میکنید مسئولیتتان را در شرکت قبلی به نحو احسن به پایان رساندهاید.
هیچ کس قرار نیست بدون انتظار مالی کار کند و همه ما برای گذران زندگی نیاز به پول داریم، تفاوتی هم بین مرد و زن وجود ندارد. بنابراین نیازی نیست مشکلات مالیتان را با مصاحبهکننده در میان بگذارید تا برایتان دلسوزی کند و کار را به شما بدهد.
البته این حق شماست که هنگام بررسی شرایط شرکت از وضعیت پرداختهای سازمان هم مطمئن شوید، چون قرار است بر اساس حقوقی که در این شرکت میگیرید، برای زندگیتان برنامهریزی کنید، اما فکرش را هم نکنید که با احساساتی کردن مسئول مصاحبه او را وادار به استخدام خودتان کنید.
وضعیت بیمه، تعداد روزهای مرخصی، ساعت کار و تمام جزئیات دیگری که باید از مسئول مصاحبه پرسیده شود، مواردی هستند که نباید همان ابتدای مصاحبه مطرح شوند.
مصاحبهکننده از شما انتظار دارد انگیزهتان برای کار کردن و مهارتها و تجربیاتتان را در طول مصاحبه نشان دهید و ثابت کنید بهترین گزینه برای این شغل هستید. بعد از اینکه از نظر تخصصی و ذهنی با هم به توافق رسیدید، از فرهنگ غالب سازمانی بپرسید و جویای جزئیات مزایا و شرایط کارتان شوید.
به بایدها و نبایدهای روز مصاحبه فکر کنید! مواردی که در این مقاله گفتیم تنها مواردی هستند که به حرفهایتر شدن شما کمک میکنند، اما در نهایت مصاحبه هم مثل تمام روابط میان انسانها بر پایه اعتماد، تعامل و درک متقابل شکل میگیرد.